موضوعات مرتبط: بانک اطلاعاتی شهید حاج قاسم سلیمانی
متن کامل سخنرانی سردار قاسم سلیمانی
در کنگره سرداران و شش هزار شهید استان قم
(قم: 1391)
پیاده سازی و تدوین:
دانشکده و پژوشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه جامع امام حسین(ع)

مقدمه
بسماللهالرحمن الرحیم
الحمدللَّه الّذی هدینا لهذا و ما کنّا لِنَهتدی لولا اِن هدینااللَّه» نثار روح منوّر و مطهر امام(رض) و نثار روح مطهر شهید بزرگوار، اسطورۀ دوران دفاع مقدس شهید «مهدی زینالدین» و شش هزار شهید عزیز و گرانقدر این استان علم و خون و شهادت و فقاهت اجمائاً صلوات.
السلام علیک یا اباعبدالله و عَلى الارواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ اَلسَّلامُ عَلَى الحسینِ وَ عَلى عَلِى بنِ الحسینِ وَ عَلى اَولادِ الحُسینِ وَ عَلى اَصْحابِ الحسین. شرف است برای هر کسی که افتخار حضور در چنین محضری و چنین مجلسی را پیدا بکند، مجلس شش هزار شهید با محوریت یکی از برجستهترین فرماندهان شهید دوران دفاع مقدس. من پیشاپیش از محضر سروران عزیز و علمای بزرگوارِ حاضر در جلسه عذرخواهی میکنم از اینکه در محضر آنها اسائۀ ادب میکنم و صحبت میکنم و وقت گرانقدر آنها را میگیرم.
1) عظمت حادثه کربلا
به طور طبیعی صحبت دربارۀ موضوع دفاع مقدس است. شاید از سال 61 هجری که ما با سالگرد آن مصادف هستیم، سالگردِ غمانگیز و جانسور کربلا که خون رگهای عالم اسلام است از زمان شهادت تا پایان این عالم خاکی، بعد از آن حادثه که یک حادثۀ جامع، عظیم، بینظیر برای اسلام ضروری، ما حادثهای غیر از حوادثی که در رکاب معصومین بوده باشد، با جامعیت حادثه کربلا نداشتیم و حتی بعد از شهادت امام حسین(ع) در حادثه کربلا در دورۀ ائمه معصومین دیگر هم حادثهای با این جامعیت که همۀ زوایای مختلف تربیتی، اخلاقی در یک دورۀ کوتاه در آن مجتمع شده باشد، نداشتیم.
2) شباهت دفاع مقدس با حادثه کربلا
پس از آن ما هیچ جنگی را با جامعیت دفاع مقدس خودمان که شباهت بسیار بالایی و کمنظیری با حادثه کربلا داشته باشد نه در بُعد جنگی و نه در ابعاد فرهنگی آن که این حجم از اخلاقیات انسانی و معنویت و موضوعات مختلف مذهبی، دینی و فرهنگی در آن بروز کرده باشد و ظهور کرده باشد، به اندازۀ دفاع مقدس نداریم.
شاید شبیهترین صحنه و جامعترین صحنه به حادثه کربلا، بدون اغراق و اغماض اگر خوب شرح داده شود و خوب توضیح داده شود، دفاع مقدس بوده است و این جامعیت در ابعاد گوناگونی بوده است و یکی از دلایلی که امروز ما در سالگرد شهدای خودمان این اجتماع بزرگ را داریم یا در این سالها و در ماههایی که راهیان نور خصوصاً در ایام نوروز به سمت جبههها حرکت میکنند، حقیقت این حادثه را نشان میدهد و ماندگاری این حادثه در درون ملت ما حاکی از آن نورانیت و حقیقت دفاع مقدس است.
بحث پیرامون جنگ، بحثهای فراوان، گستردۀ معرفتی، اخلاقی، نظامی در چارچوب ابتکارات، موضوعات انسانی وجود دارد و هر چه پیرامون دفاع مقدس صحبت شود نمیتوان حق این حادثۀ بزرگ و عظیم را به خوبی ادا کرد. حادثه هم حادثۀ گستردهای بوده هم گسترده در بستر زمانی و هم جغرافیا و هم در حجم نیروی انسانی که در این صحنه حضور داشتند و ما در بُعد زمانی و جغرافیایی و انسانی حادثهای به این گستردگی نداریم که اینقدر در درون عبرتها و درسهای بزرگی وجود داشته باشد.
3) درباره شهید زینالدین
شاید در بین عوامل برجستۀ دفاع مقدس سه عامل را بتوان به عنوان برجستهترین عوامل ذکر کرد، چون بحث محوری شهید زینالدین هم است. شهید زینالدین خودش به تنهایی یک معنای خاصی دارد. این فضایی که امروز در اینجا به وجود آمده، این برادران سپاهی که در اینجا نشستهاند، طلبههای عزیز رزمندهای، امروز بعضی از آنها از مجتهدین بزرگ هستند، چه در اینجا هستند یا نیستند، لشکر علیّبنابیطالب(ع) و همۀ ارزشهایی که در بستر این به عنوان یک کوثر جوشیده و متولد شده است.
این پایهگذار یک انسان و مخلصی به نام مهدی زینالدین است. وقتی که نیتها برای خداست به وجود چنین انسانی که تماماً برای خدا بود در یک سن کم و کوتاهی منشاء یک خیرات عظیمی میشود در کنار علمای بزرگی که در این شهر کارهای اساسی و بزرگی در خدمت به تشیع و اسلام کردند که آثار بسیار گرانبها و گرانقدری از خودشان بجا گذاشتند، عالم موجود را اعم از اسلامی و غیراسلامی تحت تاثیر افکار خودشان قرار دادند. یک جوانی با سن کم هم یک عمل بسیار عظیم و بزرگ انجام داد. لذا این 6 هزار شهید اصحاب او بودند و به فرمان او عمل کردند، در رکاب او و با او بودند و این فضا و این لشکر علیّبنابیطالب و این سپاهیهایی که اینجا هستند به نوعی متعلق به او هستند، به آن خطی که او پایه و بنا گذاشت، این شجرۀ طیبهای که او در این استان بنا کرد و برای شما یک بنایی به نام لشکر علیبنابیطالب بنا گذاشت.
جلسه به نوعی به او تعلق دارد وقتی ما پیرامون شهید زینالدین صحبت میکنیم به نوعی تقدیر از همۀ شهدای ایران و شهدای قم است فقط بحث یک شهید نیست بلکه بحث یک انسان محوری است که یک فضای ارزشمند را به وجود آورد که تمرکز بحث من در همین موضوعات است.
4) عوامل مهم و جوهره اصلی دفاع مقدس
سه عامل در جنگ ما بین همۀ عوامل جوهری و مهم دفاع مقدس برجسته بود، من خواهش میکنم به این عوامل اولاً با دقت عنایت بکنید و بعد پیرامون آن جستجو کنید و این عواملی که من ذکر میکنم غیر از حادثه سال 61 هجری با این جامعیت از آن سال تاکنون و با این گستردگی در گسترۀ زمان در انسان وجود نداشته است.
5) دفاع مقدس، معرف مذهب تشیع
اولین ویژگی دفاع مقدس ما که کمتر هم به آن پرداخته میشود این است که این دفاع معرف مذهب ما بوده، معرف دین ما بود. خیلی بعید است در دنیا بتوان جنگی را پیدا کرد، لشکرکشی را دید که آن جنگ و لشکرکشی بتواند معرف یک مذهب و دین باشد.
شما نگاه کنید آمریکاییها به عراق و افغانستان آمدند، این رژیم صهیونیستی هیچ یک از ارکان مذهبیِ مسیحیت، یهودیت یا ادیان دیگری نمیتوانند قبول کنند که این لشکرشان، این جنگ، این سپاه و ارتشَشان معرف دین و مذهبشان است. یعنی اگر کسی آنها را دید میتواند با دیدن آنها مسیحیت را بشناسد، با دیدن آنها یهودیت را بشناسد، با دیدن آنها مذهب دیگر و یا مکتب دیگری را بشناسد و هیچ مذهبی در درون مذهبیهای آنها نمیتواند افتخار کند.
این جنگ تنها جنگی بود که برجستهترین عالم دینی ما و بالاترین فقیه بین فقهای ما و انسانی که به تعبیر مقام معظم رهبری فرمود امام خمینی(رض) بعد از معصومین بینظیر بود. این بیان یک فقیه و یک حکیم است که ولی ما است که پیرامون امام(ره) فرمودند، این خیلی حرف بلندی است، بعد از معصومین خیلی انسانهای برجستۀ بزرگی در تاریخ اسلام و تاریخ تشیع حضور داشتند و بودند و منشاء اعمال بزرگی داشتند، از علما تا صحابه و یاران امیرالمومنین و نبی معظم اسلام و بعد از معصوم بینظیر بود.
این صحه را بر جنگ گذاشت و این مهر تایید را بر جنگ زد که جنگ بهترین معرف مذهب ما و دین ما بود و این در دنیا بعید است چنین حادثهای متولد شود که چنین جامعیتی را در خودش بروز بدهد. لذا به این دلیل امام(ره) شوریدهحال فرمود آنها چه میکنند و من چه؟ بهتر است دم فرو بندم و خاضعانه و خاشعانه عرض کنم السلام علیک یا خاصه اولیاء الله یا فرمود جنگ ما جنگ حق و باطل بود اینقدر این جنگ زیباییهای ارزشمندی داشت که امام(ره) فرمود ما انقلابمان را از جنگ به دنیا صادر کردیم ولی این صدور این انقلاب نه از آتشهای جنگ، از شخصیتهای شهید جنگ.
این از مهمترین و از برجستهترین مشخصههای جنگ ما بود، جنگ ما معرف مذهب بود اگر کسی بخواهد در عرفان و معنویت حقیقی، در عبودیت حقیقی، یک صحنهای را ببیند که آن اسلام ناب را از آن استشمام کند و حس کند، هیچ صحنهای با این گستردگی و جامعیت ممکن است در درون یک شخص و یک جای محدودی مثل یک حوزه و جایگاه مراقبتَشدۀ دینی یک چنین حسی بشود ولی چنین ظرفی که همۀ ملت را در درون آن بریزند و جا بدهند و بعد آن معرف یک مذهب بشود. این برجستهترین مشخصۀ قابل افتخار دفاع مقدس ما بود که خیلی بحث زیادی پیرامون همین بُعد و اثبات این مساله است.
6) تاثیر اساسی دفاع مقدس بر سابقه تاریخی کشور
نکتۀ دوم و نکتۀ بارزی که در دفاع مقدس وجود داشت و مهم بود، یک ارتش اگر در هر جنگ و حرکتی پیروز شود یا شکست بخورد، نمیتواند در سابقۀ تاریخی یک کشور آن تاثیر اساسی و عظیم خودش را بگذارد چون هر قدرتی با هر میزان قدرت قابل شکستن است. قدرتهای مادی قابل شکست دادن است و ما این روزها در جلوی چشمانمان میبینیم جنگهای نابرابری که اتفاق میافتد و پیروزیهای عجیب و عجیبالخلقهای که پدید میآید مانند جنگ 33 روزه یا جنگ سجیل که در حال انجام است و پایان آن قابل پیشبینی است،. اما این نمیتواند معرف یک ملت باشد، یک ارتش نمیتواند به تنهایی معرف یک ملت باشد چه آن ارتش شکست بخورد یا پیروز شود.
7) مردمی بودن دفاع مقدس
جنگ ما به دلیل محوریت مردمی که داشت مانند اجتماعی که در اینجا شکل گرفته یک روزی اردوگاههای لشکر 17علیبنابیطالب همینطوری پر و خالی میَشد، با همین تفاوت رنگها، سنها و صنوفی که الان وجود دارد، همینطور بود. چون این جنگ مردمپایه بود لذا میتوان گفت اگر در تاریخ کسی بخواهد پیرامون ملت ایران قضاوت کند این جنگ مهمترین یا برجستهترین و تنهاترین معرف ملت ایران در تاریخ ملت ایران است و خواهد بود.
اگر کسی بخواهد به ایران تجاوز کند، اگر کسی فکر غلطی در سر داشته باشد، این پیشینه را، بروز و ظهور این ملت را در یک حادثۀ نابرابر بررسی میکند، شما وقتی میخواهید به یک کشور نگاه بکنید، به افغانستان نگاه بکنید به فقر موجود نگاه نمیکنید، اینکه ارتش دارد یا ندارد نگاه نمیکنید، به ملت افغانستان و بروز و ظهور آن در حوادث نگاه میکنید. لذا این یک معرف بسیار ارزشمند، ماندگار و پرتاثیری بود و شاید یکی از مهمترین و پایدارترین عوامل تاثیرگذار در بازدارندگی نه در دورۀ کنونی، در دورههای آینده در مقابل هر فکر غلط و ناپاکی همین سابقهای است که ملت ایران از خودش بروز داد.
8) عامل تربیت در دفاع مقدس
عامل یا ویژگی سوم دفاع مقدس که با همۀ دفاعها و جنگها متفاوت بوده است عامل تربیت بوده است خیلی بعید است کسی تصور کند جنگی میتواند عامل محوری و اساسی تربیت انسان بشود، در جنگهایی که وجود دارد پیدا میکنیم، ممکن است یک خاطراتی، گوشههایی از شخصی، از فردی در جایی چیزی بروز کند اما اینکه یک طرف جنگ مفتوح باشد همۀ آحاد مردم در هر سطحی و در هر وضعی بتوانند وارد آن بشوند، اما از آن طرف خروجی که انجام میشود یک خروج استثنایی باشد با تربیتی که صورت گرفته است.
همه میدانند و اذعان دارند و کسی نیست که به این موضوع اعتراف نکرده باشد و نکند که هیچ مجتمعی در بُعد تربیتی و اخلاقی جامعتر از دفاع مقدس نبوده است. ما در بُعد تربیتی خودمان همیشه بر دو موضوع و دو عامل تاکید داریم یکی عامل مجاورت و دیگری عامل القاء؛ به طور طبیعی وقتی انسان مدتی را با کسی سر بکند و طی بکند، از او تاثیرپذیری دارد، یا تاثیرپذیری سلبی، یا تاثیرپذیری ایجابی یا مثبت یا منفی. این عامل زمان را نیاز دارد، یکی از محورهای اساسی دوران دفاع مقدس و تاثیر بعض در بعض و تاثیر بر یکدیگر، تاثیر مجاورت بود.
9) قله های دفاع مقدس
اینجا شاید اگر بخواهیم به حقیقت صحبت بکنیم و بحث من مربوط به شهدا است نه کسانی که از امتحان هنوز سربلند بیرون نیامدند و تایید موفقیت را هم مانند من دریافت نکردند. شاید بالاترین نقش و محور را در این سه موضوعی که من ذکر کردم، هم در بُعد تربیتی و هم در بُعد معرفی برای مُعرف مذهب بودن، فرماندهان شهید ما داشتند.
شما شهدای خودتان را بررسی کنید، افراد موجود جامعۀ خودتان را، یقیناً در لشکر علیّبنابیطالب شخصیتی در ابعاد گوناگون معنی، تربیتی، اخلاقی، شجاعت و شهادتطلبی جامعتر از مهدی زینالدین پیدا نمیَشود، او در همه چیز در قله بوده است، حسین خرازی در بین دهها هزار نفر رزمنده لشکر امام حسین(ع) قله بود و بخش اعظمی از این تاثیر متاثر از او بود.
10) ویژگی های فرماندهان شهید دفاع مقدس
چند ویژگی در فرماندهان شهید ما وجود داشت که این ویژگیها باعث این تحول شد یا در این تحول اساسی نقش داشت. البته این فرماندهی از امام(ره) آغاز میَشود و بعد به همان صورت در سطح جبهه تکثیر پیدا میکند. وجود امام، شخصیت، معنویت، شجاعت، شهادتطلبی، روح دینی و مذهبی امام(ره) به نوعی در تک تک آحاد رزمندگان دفاع مقدس تکثیر یافته بود هر کسی یک مقدار از عطر امام(ره) را با خود داشت یا به نوعی از آن متاثر بود.
اما فرماندهان شهید ما دقیقاً مثل آن آهنی که به آهنربا متصل شده باشد بعد خودش به یک مدار مغناطبیسی تبدیل شود، به دلیل آن تاثیری که از امام(ره) گرفته بودند حقیقتاً مثل یک مدار مغناطیسی بودند و این بُرادههای آهن را جذب خودشان میکردند.
11) سنت شکنی فرماندهان شهید در ابعاد مدیریتی
یکی از ویژگی فرماندهان شهید ما که در جنگ آن را پایهگذاری کردند سنتشکنی در ابعاد مدیریتی جنگ بود و این سنتشکنی در یک کلمه بروز کرد، در همۀ فرماندهان جنگ در سطوح گوناگون خصوصاً آنجا که فرماندهان عالی هستند مانند شهید زینالدین، شهید باکری که استانهای عظیمی به اندازه کشور، پشت سر آنها حرکت میکردند، علم نظامی حکم میکند در آموزشها و تربیتهای نظامی هم بر این تاکید میکنند که فرماندهی یک فاصلهای را با خاطر داشته باشد تا بتواند او حادثه را کنترل کند.
شاید از دید نظامی این توجیه هم داشته باشد اما به دلیل نابرابری که در صحنۀ جنگ ما وجود داشت و از هر جنگ کلاسیکی متفاوت بود، فرماندهان شهید ما در سطوح گوناگون این را سنتشکنی کردند و فرق فرماندهی در جنگ ما با فرماندهی کلاسیک در هر ارتشی در یک کلمه بود، کلمه برو و بیا، یعنی یک فرماندهی میگفت برو لذا افراد را به سمت خطر میفرستاد، یک فرماندهی در نوک خطر میایستاد میگفت بیا.
شما به شهادت فرماندهان شهید ما در دوران دفاع مقدس نگاه کنید، ببینید چگونه شهید شدند؟ شهید باکری، شهید همت، شهید زینالدین، شهید حسن باقری چگونه شهید شدند که حقیقتاً بهشتی جنگ بود، الان فیلمی که درست کردند دارند پخش میکنند بخشی از زوایای شخصیتی این شهید را دارند نشان میدهند، با این سن کمش همۀ فرماندهانی که در جنگ ما لشکر ساختند نه لشکر ساختند و آنها را نصب کردند، در سن 20 سالگی، 18، 19، 22 سالگی لشکر ساختند و جنگ را اداره کردند، ببینید اینها چطور و در کجا شهید شدند؟
یادم است وقتی شهید همت که این روزها نام او پرآوازۀ دختر، پسر، زن، مرد، روحانی و کاسب است و همۀ آنها با این نام عشق میکنند یک الگوی برجستۀ اخلاقی، دینی، مذهبی و مذهبی، چرا اینقدر توجه به این جایگاهها وجود دارد؟ چرا نام شهید همت، حسین خرازی، مهدی باکری، زینالدین پرآوازه است؟
امروز به اندازۀ بیش از یک مرجع تقلیدی که رخت از این دنیا بسته و حق بزرگی به گردن دارد، نام او مشق میشود، با نام او عشق میکنند، سالهای طولانی گذشته است! همت در جزیره جنوبیِ مجنون، فرماندۀ یک دستۀ 30 نفره بودند، همه لشکر در خیبر مجروح و شهید شده بودند و همت فرمانده 30 نفر بودند در پَد شرقی جزیره جنوبی او شهید عباس کریمی دو نفره فرماندۀ این 30 نفر بودند، بیتابی همت و بیٍقراری او در ماندن کاملاً قابل حس بود آن وقت وقتی عراقیها به خط او حمله کردند، یک سنگر را که گرفتند 300 متر از این خط سقوط کرد. در یک سنگر کوچی بودیم، من بودم، شهید زینالدین، شهید باکری، شهید کاظمی بود، رو کرد به من و گفت یک دسته نیرو به من قرض بده برای اینکه خط را حفظ کنم. هضم این موضوع برای کسانی که مدیر و مسئول هستند، خیلی ساده نیست! من همینطور آرام و ساده بیان میکنم.
بعداً که همت این فرمانده گردان رفت و شهید شد. باکری غرب رودخانه دجله در یک گودالی که در اثر بمباران به وجود آمده بود، پناه گرفته بود، شهید کاظمی تا آخر عمرش غصۀاین بیان را میخورد و میگریست، وقتی اصرار میشد مهدی به عقب بیاید به دلیل اینکه 20 نفر از بچههایش آنجا باقی مانده بودند، قبول نکرد به احمد خطاب کرد و گفت احمد بیا اینجا، اینجا من چیزی میبینم که تو نمیبینی! اگر آمدی تا آخر و قیامت با هم خواهیم بود، بعد آنجا به شهادت رسید، مجروح شد و بعد در رودخانه دجله، قایقی که او را حمل میکرد با آرپیجی زده شد و او برای همیشه از چشمها و نظرها ناپدید شد.
شهید زینالدین، شهید باقری همینطور. در خطرپذیری، در معنویت، در شهادتطلبی و مهمتر از همۀ اینها در مسالۀ ترویج فرهنگ دینی، در این فضای گستردهای که میآمد. این موج فرهنگی که در صحنههای جنگ و جبهههای مختلف ایجاد شده بود، این فرماندهایها در ایجاد چنین فضای فرهنگی نقش اساسی داشتند. این بود و رتبه و درجهای نبود، چیزی به عنوان سردار، سرهنگ و حکم ماموریت نبود و این فضا به یک فضای بالاتر از برادری تبدیل شد، بیشتر از پدر و فرزندی، صمیمی.
لذا حق فرماندهان جنگ در این تحول بزرگ مانند شهید زینالدین و شهدای دیگری که به شهادت رسیدند یک حق برجستهای بود و این عامل شاید مهمترین عاملی بود که تاثیر اساسی را در دگرگونی جنگ داشت.
12) ملاک واگذاری مسئولیت در کلام امام (ره)
کلیۀ انتخابهایی که در جنگ صورت میگرفت شاید تنها جایی که این جملۀ امام(ره) به طور کامل محقق شده بود و تحقق پیدا کرده بود صحنه جنگ بود که امام(ره) فرمودند ملاک مسئولیتها تقوا و جهاد فیسبیلالله است.
تمام انتخابهایی که در صحنه جنگ صورت گرفت، کمتر انتخابی را میتوان پیدا کرد که این انتخاب دچار مشکل شده بود یا غلط بوده باشد، تمام فرمانده گردانهایی که انتخاب شدند، تمام مسئولیتهای مختلفی را که فرماندههان شهید ما در صحنه جنگ انتخاب کردند بدون استثناء جزء بهترین انتخابها بود. لذا این تاثیر فقط در سطوح فرماندهان عالی شهید ما نبود، فرماندهان گردان، گروهان، دستهها، تخریب و اطلاعات ما و همۀ سطوج جنگ را شامل میَشد. لذا یک تحول عظیم در صحنه جنگ به وجود آورد.
13) فرماندهان جنگ، الگوها و اسوه های جامع
حقیقتاً شاید اگر ما بخواهیم در بین الگوها و اسوههای جنگ یک معرفیهای جامعی داشته باشیم شاید جامعیتی که در این فرماندهان شهید ما وجود دارد بیش از این طلب بکند که ما پیرامون آن پردازش انجام بدهیم و به همین دلیل هم این فرهنگ توانست از مرزهای ما عبور بکند و به یک فرهنگی تبدیل شود که امروز شما در گوشه و کنار دنیا در مقاومتهایی که صورت میگیرد تمام این مقاومتها و محور تمام این مقاومتها را باید به نحوی دفاع مقدس ایران دانست.
اگر این حادثه در این دوره اتفاق نیفتاده بود، شاید این الگو به این خوبی در سراسر دنیا منتشر نمیَشد و این تولدی که امروز در دنیا از مقاومت شکل گرفته است، این در اثر جنگ ما به وجود آمد و این زیباییهایی که در صحنه جنگ به وجود آمد.
14) دفاع مقدس، منشا تحول در سطح ساختاری و سازمانی
بنابراین جنگ در ابعاد گوناگون توانست آن نیازمندیِ جدی که انقلاب ما داشت که دگرگونی ساختاری و سازمانی را در کشور ایجاد کرده بود اما نیازمند یک دگرگونی فرهنگی بود و این اگر میخواست صرفاً بر پایه آموزشها انجام بشود یقیناً به این سادگی این تحول انجام نمیگرفت. این هم مشیت الهی بود، حادثهای مانند جنگ اتفاق بیفتد، نمایندگانی از آحاد ملت بیایند و در این صحنه قرار بگیرند تا این تحول بتواند به سراسر این کشور رسوخ کند و سرایت کند و جامعه ما را متحول کند.
لذا در فراگیر شدن معارف شیعی، در دگرگونی فرهنگیِ جامعه ما، دفاع مقدس نقش محوری و اساسی داشت. من همیشه گفتم اگر روحانیت شیعه بخواهد در بین دستاوردهای خود یک نمایشگاه و یک دستاورد برجسته را بروز بدهد و به نمایش بگذارد، هیچ نمایشگاهی از ابتدای زحمت و مجاهدت علمای ما تاکنون جامعتر از نمایشگاه دفاع مقدس نیست که در طول سالیان طولانی یک چنین بروز و ظهوری را داشته باشد.
ما امروز وقتی در بُعد دیگری در صحنههای بینالمللی نگاه میکنیم، مجاهدت های فراوانی را میبینیم ولی حقیقتاً حتی کسانی که شما دلتان برای آنها میتپد، دوست دارید در کنار آنها باشید و این دوست داشتن هم به حق است، اما فاصلۀ بسیار زیادی بین جو و فرهنگ حاکم بر جبهههای ما و جبهههای دیگری که امروز مجاهدین مختلفی در آن صحنهها در حال مبارزه هستند، وجود دارد به رغم اینکه همۀ این تاثیرگذاری و تاثیرپذیری از همین جبهه بوده اما چون آن فضای حاکمیتیِ حاکم بر آن جبههها به دلیل مدیرانی که در صحنه دفاع مقدس ما مانند شهدایی که ذکر کردم، بودند ما چنین فضایی شبیه این فضا ندیدیمپ. طبیعتاً جوانی مانند شهید باقری خیلی تاثیر دگوگونی و اساسی داشت که درواقع او خودش بنیانگذار همۀ این فرماندهان لشکرها و لشکرها بود.
15) خاطره مقام معظم رهبری از شهید حسن باقری
یک زمانی مقام معظم رهبری به جبهه آمده بودند، آنجا بحث حسن باقری شد ایشان یک ذکر خاطرهای کردند خیلی مهم بود. فرمودند من یک روزی به اهواز آمدم، بنیصدر فرمانده کل قوا بود، بحث بر سر شکستن محاصره سوسنگر بود بنا شد فرماندهان ارتش و سپاه بیایند و طرحهای خودشان را بیان بکنند، یک فرماندهی از برادران ارتش بلند شد و گزارش داد و همه تحسین کردند و نشست، نوبت به سپاهیها رسید فرمودند من دیدیم یک سپاهیِ ژولیدهپوشِ ژندهپوشی که یک اورکتِ گشادی تنش بود، بلند شد همین که او بلند شد قلب من هوری پایین ریخت! گفتم الان است که او خراب کند و بنیصدر با همۀ خباثتی که دارد و علیه سپاهیها است آنها را سرزنش کند، فرمودند این جوان با آن مشخصات پای نقشه آمد، شروع به حرف زدن کرد، همینطور که او حرف میزد من قد میکَندم و بعد که حرفش تمام شد بنیصدر با همۀ خباثت گفت احسنت! و او حسن باقری بود!
16) تأثر شدید مقام معظم رهبری از شهادت زین الدین
وقتی شهید زینالدین شهید شد ما در جلسۀ دیگری با مقام معظم رهبری بودیم به قدری متاثر بود و ناراحت بود از شهادت شهید زینالدین در آن وقت که در جبهه بود و درگیری هم بود و شهادتها طبیعی بود که من جز در این اواخر برای شهادت شهید کاظمی، شهید حسن مقدم و شهید صیاد شیرازی نمونۀ این تاثر را ندیدم. به دلیل همین شناختی که ایشان از این جوهر و تاثیر این جوهره در حفظ و نگهداری و ادارۀ جنگ داشتند. اینها بینظیر بودند.
لذا یاد و خاطرۀ شهدای ما شهید زینالدین و امثال ایشان و شهدای بزرگوار دیگر هر چه انجام بگیرد و هر چه جامعۀ ما نسبت به آن شناخت و معرفت پیدا بکند یقیناً تاثیر آن تاثیر بالایی خواهد بود در این مقابلۀ فرهنگی که امروز جامعه ما به آن نیازمند است و شاید برای مقابله با تهاجم فرهنگی امروز هیچ گزینهای پر تاثیرتر از گزینه دفاع مقدس که یک گزینه و گزیدۀ ملموسی است و صدها سند زنده را دارد که شما نمونۀ آن را یعنی برادران جانباز را در جلوی چشم خودتان دیدید، برای چنین مقابلهای و برای تربیت وجود نداشته باشد.
سخن پایانی
خداوند به همۀ ما توفیق بدهد که ما بتوانیم همانطوری که شهیدان ما دِین خودشان را به این انقلاب و اسلام و تشیع و ولایت اَدا کردند ما تا آخر عمرمان سرباز مخلص و فداکاری برای اسلام، برای ولایت و تشیع باشیم. از خدا میخواهیم به آبروی شهدای بزرگوارمان خصوصاً این شش هزار شهید برجسته و فرمانده عالیمقام دفاع مقدس ما شهید مهدی زینالدین، خدا بر طول عمر بابرکت این حکیمِ بزرگ انقلاب ما، رهبر ارزشمندمان بیفزاید و او را در کَنفِ حمایت خود حفظ کند و امام(ره) را با انبیاء و اولیاش محشور کند و شهدای ما را در جوار رحمتش قرار بدهد.